مانند خواب و بیداری

eeg

این فرآیند ثبت فعالیت های الکتریکی مغز است و مطابق با فرآیند نقشه برداری پذیرفته شده بین المللی، در استانداردهای خاص، در رسانه های دیجیتال یا با چاپ روی کاغذ انجام می شود. مغز در فعالیت الکتریکی مداوم است و این فعالیت الکتریکی در دوره های خاصی از زندگی سطوح قابل توجهی از رشد را نشان می دهد و در مراحل خاصی از زندگی روزمره (مانند خواب و بیداری) با استانداردهای خاصی به فعالیت الکتریکی خود ادامه می دهد.

برای ارزیابی درست الکتروانسفالوگرافی، رعایت قوانین خاصی در ضبط ضروری است. فرآیند ضبط با تقویت سیگنال های به دست آمده از الکترودهای قرار داده شده بر روی پوست سر و لاله گوش در مطالعات استاندارد به دست می آید.

حداقل عملیاتی که باید در هنگام ثبت نام انجام شود، به شرح ذیل می باشد: 

  • یک الکترود تک قطبی روی لاله گوش و الکترود دیگر روی پوست سر قرار داده‌ می شود. 
  • ضبط زمان کافی با اتصالات الکترود دوقطبی روی پوست سر،
  • تمرین باز کردن چشم، و
  • اقدامات تحریک آمیز

در اقدامات تحریک آمیز، شیوه های معمول،

برنامه های تحریک نور متناوب در فرکانس های مختلف و کاربردهای هایپرونتیلاسیون. علاوه بر این، در صورت لزوم

صدا، و امروزه زیاد تمرین نمی شود،

کاربردهای تحریک انسولین را نیز می توان در میان روش های تحریک به حساب آورد.

خواب هم اثرات ویژه ای بر مراحل مختلف فعالیت های الکتریکی مغز دارد.علاوه بر ثبت نوار مغزی خواب خود به خودی و تحریک شده نتایج دیگری نیز (با حرکات همزمان چشم، نوار قلب، EMG، ضبط تنفسی) ارائه می شود و تمام مراحل خواب ثبت شده مورد مطالعه قرار گیرد (پلی سومنوگرافی). 

در غیاب یافته‌های پاتولوژیک در مدارهای اینترکتال، مانیتورینگ EEG طولانی‌مدت و مانیتورینگ EEG تله‌متری برای ضبط در زندگی روزمره، ضبط همزمان با ویدئو برای ضبط تشنج‌های بالینی همراه با تغییرات در EEG نیز می‌تواند مناطق کاربردی را پیدا کند.

هنگام گرفتن نوار مغزی باید به چه نکاتی توجه کرد؟

سن بیمار، جنسیت، تشخیص اولیه، اطلاعات بالینی، داروها و دوزهای مصرفی، وضعیت بیمار در طول دوره الکتروانسفالوگرافی (وضعیت اضطراب، خواب آلودگی، کما، دیازما و ...، وضعیت ارتباط با محیط) باید ذکر شود. علاوه بر این، باز و بسته شدن چشم، تحریک نوری و هیپرونتیلاسیون و موقعیت های قابل توجه (بلع، لیسیدن، تشنج و غیره) باید به طور همزمان بیان شود تا ارزیابی به دقیق ترین شکل انجام شود.

پس از آن می توان ارزیابی را آغاز کرده و به ترتیب ارزیابی های زیر را انجام نمود.

آیا فعالیت پس زمینه برای سن، وضعیت فعلی، داروها و بیماری بیمار مناسب است؟ آیا تفاوت قابل توجهی بین آرشیو قبلی وجود دارد؟ اینها باید مشخص شوند (که ویژگی‌های خاصی را در گروه‌های سنی خاص نشان می‌دهد، مصرف دارو و خواب، و سازماندهی فعالیت‌های پس‌زمینه ممکن است در برخی بیماری‌های متابولیک، التهابی و دژنراتیو غیرطبیعی باشد.)

تاثیر باز شدن چشم بر فعالیت زمینه (بیشتر باز شدن چشم باعث از بین رفتن ولتاژ در فعالیت زمینه می شود).

وجود یا عدم وجود عدم تقارن بین هر دو نیمکره (هماتوم ساب دورال، انفارکتوس مغزی، توده، گاهی اوقات ممکن است باعث سرکوب ولتاژ و کند شدن آن شود، آنسفالیت یک طرفه می تواند باعث عدم تقارن به شکل کند شدن شود).

وجود ناهنجاری های کانونی (نقطه ای) و چند کانونی (چندین) (ممکن است در بیماری های ساختاری، دژنراتیو، متابولیک، التهابی، عروقی و بیماری های پوستی عصبی ایجاد شود).

وجود یا عدم وجود ناهنجاری پراکسیسمال، در صورت وجود، گسترش، شروع، پایان و نوع آن (می تواند در فرآیندهای صرع رخ دهد و در صورت ایجاد در معیارهای ارزیابی صرع مفید است).

تحریک نوری متناوب (لازم در بررسی وجود فعالیت های حساس به نور) و تأثیر هیپرونتیلاسیون بر روی ردیابی الکتروانسفالوگرافی ارزیابی خواهد شد و در آشکارسازی برخی موارد صرع از نظر بالینی و الکتروفیزیولوژیکی مفید است.

Sleep EEG در نوزادان و کودکان غیرهمکار انجام می شود و در ارزیابی این EEG از همان معیارهای ارزیابی استفاده می شود به جز هایپرونتیلاسیون و باز شدن چشم، اما دانستن معیارهای EEG نوزاد و خواب برای ارزیابی صحیح، پاتولوژیک یا کاذب کاذب را به حداقل می رساند. گزارش های عادی

الکتروانسفالوگرافی با چه هدفی انجام می شود؟ 

الکتروانسفالوگرافی بیشتر برای بررسی صرع استفاده می شود. با این حال، از آنجایی که تشنج همیشه از نظر بالینی تشخیص داده نمی‌شود و مدت زمان ثبت نوار مغزی محدود است، حتی اگر صرعی باشد، ممکن است در مراحل اینترکتال (بین تشنج) یافته‌های غیرطبیعی در الکتروانسفالوگرافی مشاهده نشود و این نشان‌دهنده این نیست که این در این مورد صرع وجود ندارد.

برعکس آن هم صادق است؛ یافتن فعالیت های صرعی در الکتروانسفالوگرافی در فردی که تشنج بالینی ندارد لزوماً نشان دهنده صرع بودن مورد نیست.

هنگامی که یافته های بالینی و الکتروانسفالوگرافی مطابقت داشته باشند، الکتروانسفالوگرافی در موارد صرع معنا پیدا می کند. علاوه بر این، در موارد صرع، تشخیص تشنج در الکتروانسفالوگرافی در ارزیابی مورد بیماری و در انتخاب درمان کمک خواهد کرد.

در موارد صرع، یافته های کانونی، چند کانونی یا عدم تقارن در مدارهای بین ریکتال ممکن است نشانه ای از کانون های صرعی باشد که نیاز به حذف آسیب شناسی ساختاری دارد.

عفونی (آنسفالیت هرپس، آنسفالیت اسکلروزان تحت حاد پان آنسفالیت، بیماری یاکوب کروتسفلد و غیره)، سمی، متابولیک (هیپوگلیسمی، هیپرگلیسمی، آنسفالوپاتی کبدی و غیره)، دژنراتیو، هیپوکسیک (نارسایی قلبی-ریوی، مسمومیت با CO، مسمومیت های الکتریکی مغزی) منجر به تشخیص و پیش آگهی شود.

EEG را می توان در تشخیص افتراقی برخی از اختلالات رفتاری، شب ادراری و سنکوپ، در شرایط بالینی عود کننده غیر قابل توضیح و مقاوم به درمان (حملات تاکی کاردی مقاوم به درمان، حملات درد شکمی، اسپاسم نوزادی شبیه درد شکم و غیره) در حالت افتراقی استفاده کرد. تشخیص پدیده های صرع و در بررسی اختلالات خواب.